مجتبی اسدیپور، کارگردان سینما در گفتوگو با خبرگزاری حوزه با تأکید بر ضرورت بازنگری در رویکردهای محتوایی سینمای ایران اظهار کرد: سینما در ذات خود رسانهای تأثیرگذار، جریانساز و تمدنساز است و نمیتوان آن را صرفاً به سطح سرگرمی تقلیل داد. هر جامعهای که به نقش راهبردی سینما توجه کرده، توانسته از این ابزار برای تثبیت هویت، تقویت انسجام اجتماعی و پیشبرد اهداف کلان خود بهره بگیرد. در چنین نگاهی، پرداختن به موضوعات استراتژیک نه یک انتخاب سلیقهای، بلکه یک ضرورت فرهنگی و ملی محسوب میشود.
وی با اشاره به مفهوم موضوعات استراتژیک در سینما تصریح کرد: موضوعات استراتژیک الزاماً محدود به مسائل امنیتی، نظامی یا اقتدار سیاسی نیستند و این تلقی، برداشتی ناقص از واقعیتهای فرهنگی امروز است. مسائل فرهنگی، اجتماعی و حتی سبک زندگی نیز میتوانند در زمره مهمترین موضوعات استراتژیک قرار گیرند، چراکه مستقیماً با بنیانهای هویتی جامعه سروکار دارند. اگر این حوزهها نادیده گرفته شوند، آسیبهایی پدید میآید که جبران آنها بسیار دشوارتر از تهدیدات آشکار امنیتی خواهد بود.
اسدیپور با تأکید بر اهمیت سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی در تولیدات سینمایی گفت: سبک زندگی، یکی از اصلیترین میدانهای نبرد فرهنگی در جهان معاصر است. امروز بخش قابلتوجهی از تولیدات نمایشی خارجی بهطور هدفمند خانواده را نشانه گرفتهاند و با بازتعریف نقشها، ارزشها و مناسبات خانوادگی، در پی تغییر الگوهای زیستی جوامع مختلف هستند. در چنین شرایطی، پرداختن آگاهانه و هنرمندانه به سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی، خود یک اقدام استراتژیک به شمار میآید.
این کارگردان سینما ادامه داد: سینما میتواند بدون شعارزدگی و با روایتهای جذاب و باورپذیر، الگوهای زیست بومی را به مخاطب معرفی کند. زمانی که خانواده، روابط انسانی، اخلاق اجتماعی و معنویت بهدرستی در قالب داستان و شخصیتپردازی عرضه شوند، مخاطب بهصورت طبیعی با آنها ارتباط برقرار میکند. این نوع اثرگذاری، عمیقتر و ماندگارتر از هرگونه پیام مستقیم و خطابی است و همین ویژگی، اهمیت راهبردی آن را دوچندان میکند.
وی با اشاره به شرایط فعلی تولیدات سینمایی کشور اظهار کرد: واقعیت این است که پرداختن به موضوعات استراتژیک، بهویژه در حوزه سبک زندگی و هویت، با ریسکهای اقتصادی همراه است. بخش خصوصی بهطور طبیعی بهدنبال بازگشت سرمایه و سودآوری است و در بسیاری از موارد، امکان ورود جدی به این حوزهها را ندارد. به همین دلیل، اگر دولت و نهادهای فرهنگی نقش حمایتی خود را بهدرستی ایفا نکنند، تولید آثار استراتژیک به حاشیه رانده میشود.
اسدیپور تأکید کرد: حمایت دولت از آثار استراتژیک نباید صرفاً در حد شعار باقی بماند، بلکه باید به سیاستگذاری مشخص، حمایت مالی هدفمند و ایجاد زیرساختهای پایدار منجر شود. سینماگران زمانی میتوانند با خیال آسوده به سراغ موضوعات مهم و بنیادین بروند که بدانند برای تولید و عرضه اثر خود تنها نخواهند ماند. این حمایت، سرمایهگذاری فرهنگی بلندمدتی است که نتایج آن در آینده اجتماعی کشور نمایان خواهد شد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به جایگاه سینمای دفاع مقدس اشاره کرد و افزود: فیلمهای دفاع مقدس بهطور طبیعی در زمره آثار استراتژیک قرار میگیرند، زیرا با مفاهیمی چون ایثار، مقاومت، هویت ملی و دفاع از سرزمین پیوند خوردهاند. این آثار، نهتنها روایتگر بخشی از تاریخ معاصر ما هستند، بلکه میتوانند ارزشها و نگرشهایی را منتقل کنند که برای نسلهای آینده نیز الهامبخش باشد. نادیده گرفتن این ظرفیت، به معنای از دست دادن یک سرمایه بزرگ فرهنگی است.
این کارگردان سینما ادامه داد: تجربه دهه ۶۰ نشان داد که چگونه سینمای ایران میتواند در خدمت موضوعات استراتژیک قرار گیرد. در آن دوران، با وجود محدودیتهای فنی و اقتصادی، آثار متعددی تولید شد که توانستند هم مخاطب را جذب کنند و هم پیامهای عمیق فرهنگی و ملی را منتقل سازند. آن سینما، سینمایی متعهد، دغدغهمند و در عین حال خلاق بود که ارتباط نزدیکی با واقعیتهای جامعه داشت.
اسدیپور با مقایسه شرایط امروز با دهه ۶۰ اظهار کرد: تفاوت اصلی در نوع نگاه به سینماست. در آن مقطع، سینما بهعنوان بخشی از جبهه فرهنگی کشور دیده میشد و همین نگاه، زمینهساز تولید آثار اثرگذار شد. امروز نیز اگر چنین نگاهی احیا شود، میتوان انتظار داشت که سینما دوباره نقش فعالتری در مواجهه با چالشهای فرهنگی و اجتماعی ایفا کند. ابزارها و امکانات امروز بهمراتب گستردهتر از گذشته است، اما آنچه کمرنگ شده، اراده راهبردی است.
وی با تأکید بر لزوم تنوع در پرداخت موضوعات استراتژیک گفت: موضوعات استراتژیک میتوانند اشکال متنوعی داشته باشند و محدود شدن به یک قالب یا ژانر خاص، به تکرار و کلیشه منجر میشود. سینما باید بتواند این مفاهیم را در قالبهای مختلف، از درام اجتماعی گرفته تا آثار خانوادگی و حتی ژانرهای جذابتر، بازآفرینی کند. تنوع روایی و فرمی، شرط اصلی ارتباط با مخاطب امروز است.
اسدیپور اضافه کرد: پرداختن به سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی لزوماً به معنای ارائه تصویری آرمانی و دور از واقعیت نیست. سینما زمانی موفق خواهد بود که مسائل، چالشها و حتی ضعفها را نیز صادقانه به تصویر بکشد، اما در عین حال، افق امید و امکان اصلاح را پیشروی مخاطب قرار دهد. این رویکرد واقعگرایانه، میتواند اعتماد مخاطب را جلب کرده و اثرگذاری پیام را افزایش دهد.
وی با اشاره به مسئولیت سینماگران در شرایط کنونی تصریح کرد: هنرمند نمیتواند نسبت به تحولات فرهنگی و اجتماعی پیرامون خود بیتفاوت باشد. سینماگر، خواهناخواه در حال تولید معنا و شکلدهی به نگرش مخاطب است و این مسئولیت، ایجاب میکند که نسبت به انتخاب سوژه و شیوه روایت حساسیت بیشتری وجود داشته باشد. توجه به موضوعات استراتژیک، بخشی از این مسئولیت حرفهای و اجتماعی است.
این کارگردان سینما گفت: اگر حمایتهای لازم فراهم شود، سینمای ایران ظرفیت آن را دارد که در حوزه موضوعات استراتژیک، آثاری تولید کند که نهتنها در داخل کشور، بلکه در عرصه بینالمللی نیز دیده شوند. جهان امروز تشنه روایتهای اصیل و متفاوت است و سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی میتواند یکی از این روایتهای متمایز باشد، به شرط آنکه با زبان سینما و منطق هنری عرضه شود.
اسدیپور تأکید کرد: آینده سینمای ایران در گروی توجه جدی به مسائل بنیادین جامعه است. موضوعات استراتژیک، چه در قالب دفاع مقدس و چه در حوزه سبک زندگی و خانواده، میتوانند مسیر تازهای پیشروی سینما بگشایند. اگر سیاستگذاران، مدیران فرهنگی و سینماگران به درک مشترکی از این ضرورت برسند، میتوان امیدوار بود که سینما بار دیگر جایگاه مؤثر خود را در تقویت هویت و فرهنگ ملی بازیابد.
اسدیپور با اشاره به نقش آموزش و تربیت نیروی انسانی در تقویت سینمای استراتژیک اظهار کرد: یکی از خلأهای جدی در این حوزه، کمتوجهی به تربیت فیلمسازانی است که دغدغههای عمیق فرهنگی و اجتماعی داشته باشند. اگر در نظام آموزشی سینما، نگاه راهبردی و شناخت مسائل کلان جامعه نهادینه نشود، انتظار تولید آثار استراتژیک چندان واقعبینانه نخواهد بود. سینماگر باید از ابتدا بداند که هنر او میتواند در خدمت ساختن آینده فرهنگی کشور قرار گیرد.
وی افزود: سینمای استراتژیک الزاماً سینمای سفارشی و دستوری نیست، بلکه سینمایی است که از دل دغدغههای واقعی جامعه برمیخیزد. زمانی که فیلمساز مسئله را بهدرستی درک کرده باشد، میتواند آن را با زبان هنری و روایت جذاب به تصویر بکشد. این نوع آثار، حتی اگر با حمایت حاکمیتی تولید شوند، در صورت برخورداری از صداقت و کیفیت هنری، مورد پذیرش مخاطب قرار خواهند گرفت و اثرگذاری لازم را خواهند داشت.
این کارگردان سینما با تأکید بر ضرورت ارتباط مستمر میان سینما و نهادهای فرهنگی گفت: فقدان گفتوگوی مؤثر میان سیاستگذاران فرهنگی و هنرمندان، یکی از موانع جدی در مسیر تولید آثار استراتژیک است. اگر این ارتباط بهصورت دوسویه و مبتنی بر اعتماد شکل بگیرد، هم دغدغههای حاکمیتی بهتر منتقل میشود و هم سینماگران میتوانند دیدگاهها و ملاحظات حرفهای خود را مطرح کنند. نتیجه چنین تعاملی، تولید آثاری متوازن و اثرگذار خواهد بود.
اسدیپور در پایان این بخش از سخنان خود اظهار کرد: سینمای ایران در مقاطع مختلف نشان داده که هرگاه به مسائل اساسی جامعه توجه کرده، توانسته نقش تاریخی خود را ایفا کند. امروز نیز با توجه به هجمههای فرهنگی و تغییرات سریع سبک زندگی، ضرورت پرداختن به موضوعات استراتژیک بیش از گذشته احساس میشود. این مسیر، نیازمند عزم جمعی، حمایت پایدار و نگاهی بلندمدت است تا سینما بتواند بار دیگر به جایگاه شایسته خود در سپهر فرهنگی کشور دست یابد.
انتهای پیام










نظر شما